نمونه دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر | فرم آماده

نمونه دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر | فرم آماده

نمونه دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر

ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر، فرصتی قانونی برای اشخاصی است که در یک دعوای حقوقی در جریان دادرسی بدوی ذی نفع نبوده اند، اما حکم صادره در مرحله نخستین یا جریان رسیدگی تجدیدنظر، حقوق آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. این امکان، دفاع از حقوق این اشخاص را در یکی از حساس ترین مراحل دادرسی فراهم می آورد. این مقاله به بررسی جامع شرایط، نحوه تنظیم و تقدیم دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر می پردازد و نمونه های کاربردی ارائه می دهد.

دعوای ورود ثالث یکی از دعاوی طاری مهم در نظام حقوقی ایران است که به اشخاص غیر از طرفین اصلی دعوا اجازه می دهد تا در صورت وجود ذی نفعی، وارد یک پرونده قضایی در حال رسیدگی شوند. این مکانیسم حقوقی، به ویژه در مرحله تجدیدنظر، از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا می تواند از تضییع حقوق اشخاصی که به هر دلیلی در مرحله بدوی از دعوا مطلع نبوده اند یا دخالتی نداشته اند، جلوگیری کند. پیچیدگی های حقوقی و ظرایف شکلی این دعوا، تنظیم و تقدیم صحیح دادخواست را به امری تخصصی تبدیل می کند.

مفهوم دعوای ورود ثالث: مبانی حقوقی و تمایز آن

دعوای ورود ثالث، در معنای حقوقی، به دعوایی اطلاق می شود که توسط شخصی غیر از خواهان و خوانده اصلی دعوا، در جریان رسیدگی به دعوای اصلی، اقامه می شود. این شخص (وارد ثالث) به منظور دفاع از حق مستقل خود یا تقویت موقعیت یکی از طرفین دعوای اصلی، به جمع اصحاب دعوا می پیوندد. ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی به صراحت این امکان را پیش بینی کرده و بیان می دارد که هرگاه شخص ثالثی در موضوع دادرسی اصحاب دعوای اصلی برای خود مستقلاً حقی قائل باشد و یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی نفع بداند، می تواند وارد دعوا گردد.

این دعوا به دو دسته اصلی تقسیم می شود: ورود ثالث اصلی و ورود ثالث تبعی (تقویتی). در ورود ثالث اصلی، شخص ثالث مدعی حقی است که مستقل از حقوق طرفین اصلی دعوا و در تعارض با هر دو طرف است. به عنوان مثال، اگر در دعوایی مربوط به مالکیت یک ملک، شخص ثالثی ادعا کند که خود مالک واقعی است، این یک ورود ثالث اصلی است. در مقابل، در ورود ثالث تبعی یا تقویتی، شخص ثالث مدعی حقی مستقل نیست، بلکه خود را در محق شدن یکی از طرفین دعوای اصلی ذی نفع می داند و با هدف تقویت موضع یکی از آن ها، وارد دعوا می شود؛ مثلاً، اگر مستأجری در دعوای مالکیت میان دو نفر، به نفع موجر خود وارد دعوا شود تا بقای قرارداد اجاره اش تضمین شود.

تمایز ورود ثالث با سایر دعاوی طاری مانند جلب ثالث و اعتراض ثالث، از نکات کلیدی است. جلب ثالث زمانی اتفاق می افتد که یکی از طرفین دعوای اصلی، شخص دیگری را که در نتیجه رأی دادگاه احتمالاً متضرر می شود، به دادرسی فرامی خواند تا از حقوق خود دفاع کند. هدف جلب ثالث، گسترش دایره اصحاب دعوا به منظور جلوگیری از طرح دعوای مجدد و صدور آراء متعارض در آینده است. اعتراض ثالث نیز مربوط به زمانی است که شخص ثالث از رأی صادره توسط دادگاه متضرر شده و خواستار نقض آن رأی به دلیل تضییع حقوق خود است. تفاوت عمده این سه دعوا در زمان طرح و هدف اصلی آن هاست: ورود ثالث برای حمایت از حق خود یا تقویت یکی از طرفین پیش از صدور رأی نهایی است، جلب ثالث برای جلوگیری از دعوای احتمالی بعدی، و اعتراض ثالث برای ابطال رأی صادره علیه حقوق ثالث.

ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر: تحلیل قانونی و ضرورت

یکی از پرسش های اساسی در باب دعوای ورود ثالث، امکان پذیری طرح آن در مراحل مختلف دادرسی است. ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی به روشنی بیان می کند: «…می تواند تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است، وارد دعوا گردد، چه اینکه رسیدگی در مرحله بدوی باشد یا در مرحله تجدیدنظر.» این صراحت قانونی، امکان ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر را تأیید می کند و این فرصت را برای اشخاص ذی نفع فراهم می آورد که حتی پس از صدور رأی بدوی و ارجاع پرونده به دادگاه تجدیدنظر، از حقوق خود دفاع کنند.

فلسفه قانونی اجازه ورود ثالث در این مرحله از دادرسی، مبتنی بر اصل عدالت قضایی و لزوم حفظ حقوق اشخاص است. گاهی اوقات، شخص ثالث ممکن است در مرحله بدوی از وجود دعوا مطلع نباشد، یا اینکه تأثیر مستقیم رأی بدوی بر حقوق وی در مرحله تجدیدنظر آشکارتر شود. در چنین شرایطی، ممانعت از ورود ثالث می تواند به تضییع حقوق مشروع وی منجر شود. علاوه بر این، ورود ثالث می تواند به روشن شدن ابعاد پنهان دعوا و جلوگیری از صدور آراء متعارض در آینده کمک کند، که این خود به کارایی نظام قضایی می افزاید. دادگاه های تجدیدنظر با پذیرش این دعاوی، به طور مؤثرتری می توانند به حقیقت دست یابند و اطمینان حاصل کنند که تمامی ابعاد حقوقی یک پرونده به دقت بررسی شده است.

اهمیت اطلاع رسانی و دفاع از حقوق اشخاص ثالث در هر مرحله از دادرسی، ضامن اعتبار و صحت احکام قضایی است. دادگاه نمی تواند نسبت به حقوق اشخاصی که به نحوی با موضوع دعوا مرتبط هستند، بی تفاوت باشد. بنابراین، امکان ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر، به منزله یک چتر حمایتی برای حقوق این اشخاص عمل می کند و مانع از آن می شود که به دلیل غیبت یا عدم اطلاع قبلی، حقوق قانونی آن ها پایمال گردد.

شرایط پذیرش دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر

پذیرش دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر، مستلزم رعایت شرایط شکلی و ماهوی خاصی است که در قانون آیین دادرسی مدنی به آن ها اشاره شده است. عدم توجه به این شرایط می تواند به رد یا ابطال دادخواست منجر شود.

زمان تقدیم دادخواست: پیش از اعلام ختم دادرسی

مهمترین شرط زمان بندی برای تقدیم دادخواست ورود ثالث، این است که این دادخواست باید «تا وقتی که ختم دادرسی اعلام نشده است»، تقدیم شود. این قاعده هم در مرحله بدوی و هم در مرحله تجدیدنظر حاکم است. بنابراین، وارد ثالث باید پیش از آنکه دادگاه تجدیدنظر اعلام ختم دادرسی نماید، دادخواست خود را تقدیم کند. این زمان بندی از حساسیت ویژه ای برخوردار است، زیرا پس از اعلام ختم دادرسی، دیگر امکان ورود ثالث وجود نخواهد داشت. آگاهی از مراحل رسیدگی پرونده اصلی و پیگیری مستمر آن برای تعیین بهترین زمان تقدیم دادخواست ضروری است.

ذی نفعی و حق مستقل: معیارهای اساسی

وارد ثالث باید در دعوای اصلی برای خود مستقلاً حقی قائل باشد یا خود را در محق شدن یکی از طرفین ذی نفع بداند. منظور از حق مستقل، حقی است که به طور مستقیم و مجزا به وارد ثالث تعلق دارد و نه صرفاً یک منفعت عمومی. برای مثال، اگر در دعوایی بر سر مالکیت یک خودرو، شخص ثالثی با ارائه مبایعه نامه معتبر، ادعای مالکیت آن خودرو را داشته باشد، دارای حق مستقل است. ذی نفعی نیز به این معناست که رأی دادگاه در پرونده اصلی، به طور مستقیم بر حقوق یا تعهدات وارد ثالث تأثیر بگذارد. مثلاً در دعوایی بین الف و ب بر سر مالکیت یک ملک، اگر ج مستأجر آن ملک باشد و رأی به ضرر موجر (الف) صادر شود، حق انتفاع او به خطر می افتد و ذی نفع در محق شدن الف است.

ارتباط کامل با دعوای اصلی: تبیین مفهوم

شرط دیگر، وجود «ارتباط کامل» بین دعوای ورود ثالث و دعوای اصلی است. این ارتباط می تواند از حیث موضوع یا منشأ دعوا باشد. به عبارت دیگر، موضوع دعوای وارد ثالث باید به گونه ای با موضوع دعوای اصلی پیوند خورده باشد که رسیدگی جداگانه به آن ها منجر به صدور آراء متعارض یا موازی شود. این ارتباط، یکی از ارکان مهم برای پذیرش و رسیدگی توأمان به هر دو دعوا توسط دادگاه است. به عنوان مثال، اگر دعوای اصلی بر سر صحت یک قرارداد بیع باشد و وارد ثالث ادعای فسخ همان قرارداد را مطرح کند، ارتباط موضوعی کامل برقرار است.

عدم تبانی یا تأخیر در رسیدگی: ملاحظات ماده ۱۳۳ ق.آ.د.م

ماده ۱۳۳ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می دارد: «هرگاه دادگاه احراز نماید که دعوای ورود ثالث به منظور تبانی و یا تأخیر رسیدگی است و یا رسیدگی به دعوای اصلی منوط به رسیدگی به دعوای ثالث نمی باشد دعوای ثالث را از دعوای اصلی تفکیک نموده به هریک جداگانه رسیدگی می کند.» این ماده، ابزاری را در اختیار دادگاه قرار می دهد تا از سوءاستفاده از حق ورود ثالث جلوگیری کند. هدف قانونگذار این است که ورود ثالث به عاملی برای اطاله دادرسی یا تبانی میان طرفین تبدیل نشود. اگر دادگاه به این نتیجه برسد که دعوای ثالث صرفاً با هدف تأخیر یا تبانی مطرح شده، می تواند آن را از دعوای اصلی تفکیک کرده و به هر کدام به طور جداگانه رسیدگی کند که این امر می تواند فرآیند دادرسی را برای وارد ثالث پیچیده تر کند.

شرایط شکلی دادخواست: الزامات ماده ۱۳۱ ق.آ.د.م

دادخواست ورود ثالث، باید از لحاظ شکلی نیز مطابق با مقررات عمومی دادخواست ها باشد و علاوه بر آن، ماده ۱۳۱ قانون آیین دادرسی مدنی الزامات خاصی را ذکر کرده است: «دادخواست ورود شخص ثالث و رونوشت مدارک و ضمائم آن باید به تعداد اصحاب دعوای اصلی بعلاوه یک نسخه باشد و شرایط دادخواست اصلی را دارا خواهد بود.» این بدان معناست که دادخواست باید شامل مشخصات کامل وارد ثالث (خواهان)، مشخصات کامل طرفین دعوای اصلی (خواندگان ردیف اول و دوم)، تعیین خواسته و تقویم آن (در صورت مالی بودن)، دلایل و منضمات باشد. هرگونه نقص در این موارد می تواند منجر به قرار رد یا ابطال دادخواست شود.

راهنمای عملی: نحوه تنظیم و تقدیم دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر

تنظیم و تقدیم دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر، نیازمند دقت و رعایت مراحل عملی مشخصی است. آگاهی از این مراحل، به وارد ثالث کمک می کند تا فرآیند را به درستی پیش ببرد.

مراحل پیش از تنظیم دادخواست

  1. مطالعه دقیق پرونده اصلی (بدوی و تجدیدنظر) و آراء صادره: پیش از هر اقدامی، لازم است وارد ثالث یا وکیل وی، تمامی اوراق پرونده اصلی را از مرحله بدوی تا تجدیدنظر، از جمله دادخواست ها، لوایح، صورتجلسات و به خصوص آراء صادره را به دقت مطالعه کند. این کار به درک کامل موضوع دعوا، ادعاهای طرفین و استدلال های دادگاه کمک می کند.
  2. تعیین دقیق خواسته وارد ثالث و مستندات آن: پس از مطالعه پرونده، وارد ثالث باید به وضوح مشخص کند که چه خواسته ای دارد (مثلاً ابطال یک سند، اثبات مالکیت، الزام به تنظیم سند و غیره) و مبنای قانونی و دلایل خود را برای این خواسته تعیین نماید.
  3. جمع آوری مدارک و مستندات لازم: تمامی مدارکی که ادعای وارد ثالث را پشتیبانی می کنند، باید جمع آوری شوند. این مدارک می توانند شامل رونوشت مصدق اسناد مالکیت، مبایعه نامه ها، قراردادها، گواهی ها، استعلامات ثبتی، استشهادیه ها و هرگونه دلیل دیگری باشند. از هر سند باید به تعداد طرفین دعوای اصلی به علاوه یک نسخه، رونوشت مصدق تهیه شود.

ساختار دادخواست

دادخواست ورود ثالث باید مطابق فرمت استاندارد دادخواست ها و با رعایت موارد زیر تنظیم شود:

  • عنوان دادگاه: ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]
  • مشخصات وارد ثالث (خواهان): نام، نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی، شغل، آدرس دقیق.
  • مشخصات طرفین دعوای اصلی (خواندگان ردیف اول و دوم): شامل خواهان و خوانده دعوای اصلی، با ذکر نام و نام خانوادگی، نام پدر، کد ملی، شغل، آدرس دقیق.
  • تعیین خواسته و تقویم آن: خواسته وارد ثالث باید به طور صریح و دقیق بیان شود. اگر خواسته مالی است، باید به ریال تقویم گردد (مثلاً، «اعلام بطلان مبایعه نامه مورخ […] و اثبات مالکیت پلاک ثبتی […] مقوم به […] ریال»).
  • دلایل و منضمات دادخواست: لیست کامل مدارک و مستندات پیوست شده (مثلاً، «رونوشت مصدق سند مالکیت، مبایعه نامه مورخ […]، محتویات پرونده کلاسه […] شعبه […] دادگاه تجدیدنظر»).

شرح دادخواست: اصول نگارش

بخش شرح دادخواست، حیاتی ترین قسمت است که باید به تفصیل و با استدلال حقوقی قوی تنظیم شود:

  • توضیح مختصر دعوای اصلی و طرفین آن: ابتدا باید به طور خلاصه به دعوای اصلی، موضوع آن، طرفین و رأی بدوی صادره (در صورت صدور) اشاره شود.
  • چگونگی ذی نفعی وارد ثالث در دعوا: باید به روشنی تبیین شود که وارد ثالث به چه دلیل در دعوای اصلی ذی نفع است و رأی دادگاه چه تأثیری بر حقوق وی خواهد داشت. (مثلاً، «اینجانب بر اساس مبایعه نامه مورخ […]، مالک قانونی ملک متنازع فیه هستم و حکم صادره در پرونده اصلی حقوق مرا تضییع می کند.»)
  • ارتباط دعوای وارد ثالث با دعوای اصلی و ضرورت رسیدگی توأمان: باید توضیح داده شود که دعوای ثالث چگونه با دعوای اصلی ارتباط دارد و چرا رسیدگی همزمان به آن ها ضروری است تا از صدور آراء متعارض جلوگیری شود. (با استناد به ماده ۱۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی)
  • درخواست رسیدگی و صدور حکم: در پایان، درخواست رسیدگی به خواسته مطرح شده و صدور حکم مورد نظر توسط دادگاه تجدیدنظر، به صورت صریح بیان شود.

مراحل پس از تقدیم

  1. ثبت دادخواست در دفاتر خدمات الکترونیک قضایی: پس از تنظیم، دادخواست و ضمائم آن باید از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت و به دادگاه تجدیدنظر صالح ارسال شود.
  2. ابلاغ دادخواست به طرفین دعوای اصلی: پس از ثبت، دادخواست و ضمائم آن به طرفین دعوای اصلی ابلاغ می شود تا از ورود ثالث و خواسته وی مطلع شوند و فرصت دفاع داشته باشند.
  3. تعیین وقت رسیدگی و امکان رسیدگی توأمان: دادگاه پس از وصول دادخواست، وقت رسیدگی به دعوای اصلی را به وارد ثالث نیز اعلام می کند. مطابق ماده ۱۳۲ قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه می تواند به هر دو دعوا (اصلی و ثالث) به طور توأمان رسیدگی کند تا از صدور آراء متناقض جلوگیری شود.

نمونه دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر: الگوهای کاربردی

در ادامه، دو نمونه کاربردی از دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر ارائه می شود که با هدف راهنمایی اشخاص و وکلای محترم تنظیم گردیده اند. این نمونه ها می توانند بسته به شرایط هر پرونده، مورد ویرایش و تکمیل قرار گیرند.

نمونه ۱: دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر به خواسته اعلام بطلان سند/قرارداد

سناریو: دعوای اصلی بین خواهان (الف) و خوانده (ب) بر سر الزام به تنظیم سند رسمی یک ملک است. وارد ثالث (ج) مدعی است قرارداد اولیه بین الف و ب باطل بوده و بر اساس سندی دیگر، مالک واقعی خود اوست.

مشخصات خواهان (وارد ثالث):
نام و نام خانوادگی: [نام وارد ثالث]
نام پدر: [نام پدر وارد ثالث]
کد ملی: [کد ملی وارد ثالث]
شغل: [شغل وارد ثالث]
آدرس: [آدرس کامل وارد ثالث]

مشخصات خواندگان (طرفین دعوای اصلی):
۱. خوانده ردیف اول (خواهان دعوای اصلی): [نام و نام خانوادگی خواهان اصلی]
نام پدر: [نام پدر خواهان اصلی]
کد ملی: [کد ملی خواهان اصلی]
شغل: [شغل خواهان اصلی]
آدرس: [آدرس کامل خواهان اصلی]
۲. خوانده ردیف دوم (خوانده دعوای اصلی): [نام و نام خانوادگی خوانده اصلی]
نام پدر: [نام پدر خوانده اصلی]
کد ملی: [کد ملی خوانده اصلی]
شغل: [شغل خوانده اصلی]
آدرس: [آدرس کامل خوانده اصلی]

تعیین خواسته و بهای آن:
۱. صدور حکم بر ورود ثالث اینجانب به پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده تجدیدنظر] مطروحه در شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان].
۲. اعلام بطلان [نوع سند/قرارداد] مورخ [تاریخ] فی مابین خواندگان ردیف اول و دوم در خصوص ملک [مشخصات ملک: پلاک ثبتی، نشانی دقیق]
۳. صدور حکم بر اثبات مالکیت اینجانب نسبت به [مشخصات ملک] و الزام به تنظیم سند رسمی به نام اینجانب.
۴. محکومیت خواندگان به پرداخت کلیه خسارات دادرسی (شامل هزینه دادرسی، حق الوکاله وکیل و سایر موارد) در حق اینجانب.
بهای خواسته: تقویم خواسته مالی به مبلغ [مبلغ به ریال] ریال.

دلایل و منضمات دادخواست:
۱. رونوشت مصدق [سند مالکیت/ مبایعه نامه وارد ثالث] مورخ [تاریخ]
۲. رونوشت مصدق رأی بدوی صادره در پرونده کلاسه [شماره کلاسه بدوی]
۳. تصویر مصدق دادخواست تجدیدنظر و لوایح تبادلی در پرونده کلاسه [شماره کلاسه تجدیدنظر]
۴. استعلام ثبتی پلاک [شماره پلاک ثبتی]
۵. [سایر مدارک مرتبط، مانند شهادت شهود، کارشناسی و…]

شرح دادخواست:
ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]
با سلام و احترام،
احتراماً به استحضار عالی می رساند، در پرونده کلاسه [شماره کلاسه تجدیدنظر] مطروحه در آن شعبه، دعوایی فی مابین خواندگان محترم ردیف اول (خواهان اصلی) و ردیف دوم (خوانده اصلی) به خواسته الزام به تنظیم سند رسمی [ملک مورد نظر] در جریان رسیدگی است. خوانده ردیف اول به استناد [نوع قرارداد/سند] مورخ [تاریخ] مدعی حق خویش می باشد، در حالی که اینجانب به موجب [نوع سند: مبایعه نامه، صلح نامه، سند رسمی] مورخ [تاریخ] و با توجه به [دلایل بطلان سند اولیه، مثلاً عدم رعایت تشریفات قانونی، تدلیس، اشتباه، یا انتقال پیشین به وارد ثالث]، مالک قانونی و حقیقی ملک موضوع دعوا می باشم. بنابراین، [سند/قرارداد] مورخ [تاریخ] که مبنای ادعای خوانده ردیف اول است، به دلیل [علت بطلان] باطل و فاقد اعتبار قانونی است و هرگونه رأی صادر شده یا در شرف صدور در پرونده اصلی، حقوق حقه اینجانب را به طور مستقیم تضییع خواهد کرد. لذا اینجانب با تقدیم این دادخواست، مستنداً به ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، درخواست ورود ثالث در پرونده مذکور را دارم تا ضمن رسیدگی توأمان، حکم بر بطلان [سند/قرارداد] مورد استناد خوانده ردیف اول و اثبات مالکیت اینجانب و در نهایت الزام به تنظیم سند رسمی به نام اینجانب صادر فرمایید. رسیدگی توأمان به منظور جلوگیری از صدور آراء متعارض و تضییع حقوق اشخاص ثالث مورد استدعاست.

نمونه ۲: دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر به خواسته اثبات مالکیت یا حق انتفاع

سناریو: دعوای اصلی خلع ید یا اعتراض به ثبت ملکی است. وارد ثالث مدعی مالکیت یا حق انتفاع (مثلاً حق ارتفاق) بر ملک متنازع فیه است.

مشخصات خواهان (وارد ثالث):
نام و نام خانوادگی: [نام وارد ثالث]
نام پدر: [نام پدر وارد ثالث]
کد ملی: [کد ملی وارد ثالث]
شغل: [شغل وارد ثالث]
آدرس: [آدرس کامل وارد ثالث]

مشخصات خواندگان (طرفین دعوای اصلی):
۱. خوانده ردیف اول (خواهان دعوای اصلی): [نام و نام خانوادگی خواهان اصلی]
نام پدر: [نام پدر خواهان اصلی]
کد ملی: [کد ملی خواهان اصلی]
شغل: [شغل خواهان اصلی]
آدرس: [آدرس کامل خواهان اصلی]
۲. خوانده ردیف دوم (خوانده دعوای اصلی): [نام و نام خانوادگی خوانده اصلی]
نام پدر: [نام پدر خوانده اصلی]
کد ملی: [کد ملی خوانده اصلی]
شغل: [شغل خوانده اصلی]
آدرس: [آدرس کامل خوانده اصلی]

تعیین خواسته و بهای آن:
۱. صدور حکم بر ورود ثالث اینجانب به پرونده کلاسه [شماره کلاسه پرونده تجدیدنظر] مطروحه در شعبه [شماره شعبه] دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان].
۲. صدور حکم بر اثبات مالکیت/حق انتفاع/حق ارتفاق اینجانب نسبت به [ملک/حق مورد نظر با ذکر پلاک ثبتی و نشانی دقیق].
۳. محکومیت خواندگان به پرداخت کلیه خسارات دادرسی در حق اینجانب.
بهای خواسته: تقویم خواسته مالی به مبلغ [مبلغ به ریال] ریال (در صورت مالی بودن خواسته).

دلایل و منضمات دادخواست:
۱. رونوشت مصدق [سند مالکیت/سند رسمی حق ارتفاق/مبایعه نامه/هرگونه مدرک اثبات حق] مورخ [تاریخ]
۲. رونوشت مصدق رأی بدوی صادره در پرونده کلاسه [شماره کلاسه بدوی]
۳. تصویر مصدق دادخواست تجدیدنظر و لوایح تبادلی در پرونده کلاسه [شماره کلاسه تجدیدنظر]
۴. نقشه ثبتی/کروکی ملک با تأیید کارشناس رسمی (در صورت لزوم)
۵. [سایر مدارک مرتبط، مانند شهادت شهود، کارشناسی و…]

شرح دادخواست:
ریاست محترم دادگاه تجدیدنظر استان [نام استان]
با سلام و احترام،
احتراماً به استحضار می رساند، در پرونده کلاسه [شماره کلاسه تجدیدنظر] که در شعبه محترم شما در حال رسیدگی است، خوانده ردیف اول (خواهان اصلی) دعوایی به خواسته [نوع دعوای اصلی، مثلاً خلع ید یا اعتراض به ثبت] علیه خوانده ردیف دوم (خوانده اصلی) مطرح نموده است. این در حالی است که اینجانب به موجب [نوع سند: سند رسمی مالکیت، گواهی انحصار وراثت، اقرارنامه، سند عادی معتبر، سند رسمی حق ارتفاق] مورخ [تاریخ]، مالک قانونی/ذی حق [ملک/حق] مورد ادعای خواندگان هستم. [توضیح دهید چگونه حق وارد ثالث با دعوای اصلی مرتبط است و رأی دادگاه می تواند به حقوق وی لطمه بزند. مثلاً: ملک موضوع دعوا از طریق ارث به اینجانب منتقل شده و در پرونده اصلی به این موضوع توجه نشده است. یا حق ارتفاق اینجانب از سالیان دور در ملک مورد نزاع وجود داشته و رأی صادره بر خلع ید، منجر به تضییع این حق می شود.] لذا، ورود اینجانب به دعوای اصلی ضروری است تا از صدور رأی مغایر با حق و عدل و همچنین تضییع حقوق اینجانب جلوگیری شود. مستنداً به ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی مدنی، تقاضای ورود ثالث به پرونده و رسیدگی توأمان، و در نهایت صدور حکم بر اثبات مالکیت/حق انتفاع/حق ارتفاق اینجانب نسبت به [ملک/حق] و محکومیت خواندگان به پرداخت خسارات دادرسی مورد استدعاست.

نکات مهم و مشترک در تنظیم دادخواست ها

  • اهمیت ذکر دقیق کلاسه پرونده و شعبه رسیدگی کننده در دادگاه تجدیدنظر: وارد ثالث باید حتماً کلاسه دقیق پرونده در دادگاه تجدیدنظر و شماره شعبه رسیدگی کننده را در دادخواست خود ذکر کند تا دادگاه بتواند به سرعت پرونده اصلی را شناسایی و به آن ضمیمه کند.
  • نحوه ارجاع به محتویات پرونده اصلی: در شرح دادخواست و بخش دلایل، می توان به محتویات پرونده اصلی ارجاع داد (مثلاً «به موجب محتویات پرونده کلاسه […] دادگاه تجدیدنظر…») تا از تکرار مطالب جلوگیری شود.
  • تاکید بر درخواست رسیدگی توأمان و جلوگیری از صدور آراء متعارض: همواره در بخش خواسته و شرح دادخواست، بر لزوم رسیدگی توأمان به دعوای اصلی و دعوای ورود ثالث تأکید شود تا دادگاه به این نکته توجه و از صدور آراء متناقض پیشگیری نماید.

هزینه دادرسی ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر

هزینه دادرسی ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر، بر اساس نوع خواسته (مالی یا غیرمالی) و بر مبنای تعرفه های قانونی مصوب در قانون بودجه سالانه و تعرفه خدمات قضایی تعیین می شود. مطابق ماده ۱۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی، ترتیبات دادرسی در مورد ورود شخص ثالث در هر مرحله (بدوی یا تجدیدنظر) تابع مقررات عمومی مربوط به همان مرحله است. بنابراین، هزینه دادرسی ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر نیز بر اساس ضوابط تجدیدنظرخواهی محاسبه و دریافت می گردد.

در دعاوی مالی، هزینه دادرسی ورود ثالث معادل چهار و نیم درصد (۴/۵%) از ارزش خواسته (مقوم به) است. برای مثال، اگر خواسته وارد ثالث مالی باشد و به مبلغ ۱,۰۰۰,۰۰۰,۰۰۰ ریال تقویم شود، هزینه دادرسی آن ۴۵,۰۰۰,۰۰۰ ریال خواهد بود. در دعاوی غیرمالی، هزینه دادرسی به صورت ثابت و بر اساس جداول تعرفه خدمات قضایی تعیین می شود که معمولاً هر سال مبلغ آن توسط قوه قضائیه اعلام می گردد و متغیر است. علاوه بر این، هزینه های مربوط به اوراق قضایی و ابلاغ نیز به ازای هر برگ و بر اساس تعرفه های مربوطه دریافت می شود.

نوع دعوا هزینه دادرسی (تجدیدنظرخواهی)
دعاوی مالی ۴.۵ درصد از خواسته (مقوم به)
دعاوی غیر مالی مبلغ ثابت (بر اساس تعرفه سالانه)
هزینه اوراق قضایی مبلغ ثابت به ازای هر برگ

توصیه می شود پیش از تقدیم دادخواست، با مراجعه به دفاتر خدمات الکترونیک قضایی یا سایت های معتبر حقوقی، از آخرین تعرفه های مصوب اطلاع حاصل شود.

نکات حقوقی تکمیلی و نظریات مشورتی مرتبط

علاوه بر موارد ذکر شده، برخی نکات حقوقی تکمیلی و نظریات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه می تواند به درک بهتر و کاربردی تر مفهوم ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر کمک کند.

بررسی نظریات مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضائیه

نظریات مشورتی، راهنمای عمل در موارد ابهام یا خلاء قانونی هستند. برخی از این نظریات در خصوص ورود ثالث عبارتند از:

  • مواردی که خواسته وارد ثالث بیشتر از دعوای اصلی است:

    با توجه به ماده ۱۳۰ قانون آیین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی مصوب ۱۳۷۹ دعوای ورود ثالث فقط در موردی قابل پذیرش است که وارد ثالث نسبت به موضوع دعوای اصلی برای خود مستقلاً حقی قائل باشد؛ بنابراین، اگر خواسته دعوای وارد ثالث بیشتر از دعوای اصلی باشد، دادگاه نسبت به مازاد با لحاظ ملاک ماده ۶۵ قانون یادشده تصمیم مقتضی اتخاذ می کند. مدعی باید دعوای مستقل اقامه و در چارچوب ماده ۱۰۳ این قانون رسیدگی توأم را درخواست کند.

    این نظریه نشان می دهد که هدف از ورود ثالث، مداخله در دعوای موجود است، نه طرح دعوایی کاملاً جدید و گسترده تر.

  • عدم اطلاع قبلی وارد ثالث از دعوا:

    اطلاع یا عدم اطلاع قبلی خواهان وارد ثالث از جریان دادرسی، شرط پذیرش دعوای ورود ثالث نیست. این بدان معناست که حتی اگر شخص ثالث در مرحله بدوی از دعوا اطلاع داشته و وارد نشده باشد، در مرحله تجدیدنظر همچنان می تواند با رعایت سایر شرایط قانونی وارد شود.

  • امکان ورود ثالث در مرحله واخواهی:

    مرحله واخواهی، بخشی از مرحله نخستین محسوب می شود و لذا دعوای ورود ثالث هم در مرحله نخستین (بدوی) و هم در مرحله تجدیدنظر قابل پذیرش است. در صورت نقض رأی محکمه تالی در دیوان عالی کشور و اعاده جهت رسیدگی، پذیرش دعوای ورود ثالث در محکمه تالی نیز فاقد اشکال است. این نظریه به روشنی تأیید می کند که واخواهی نیز مشمول ماده ۱۳۰ ق.آ.د.م است.

  • تاثیر نقض رأی در دیوان عالی کشور و اعاده پرونده بر امکان ورود ثالث:

    همان طور که در نظریه مشورتی فوق الذکر اشاره شد، اگر رأی یک دادگاه توسط دیوان عالی کشور نقض شود و پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه تالی (پایین تر) اعاده گردد، امکان طرح دعوای ورود ثالث در آن دادگاه وجود دارد. این امر، فرصتی دوباره برای اشخاص ثالث فراهم می آورد تا از حقوق خود دفاع کنند، به شرط آنکه ختم دادرسی اعلام نشده باشد.

آثار رد یا ابطال دادخواست ورود ثالث: پیامدهای قانونی

ماده ۱۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می دارد: «رد یا ابطال دادخواست و یا رد دعوای شخص ثالث مانع از ورود او در مرحله تجدیدنظر نخواهد بود. ترتیبات دادرسی در مورد ورود شخص ثالث در هر مرحله چه نخستین (بدوی) یا تجدیدنظر برای مقررات عمومی راجع به آن مرحله است.» این ماده به وارد ثالث این امکان را می دهد که اگر دادخواست ورود ثالث وی در مرحله بدوی به هر دلیلی (شکلی یا ماهوی) رد یا ابطال شد، بتواند در مرحله تجدیدنظر، مجدداً دادخواست ورود ثالث را تقدیم نماید. البته این امر مستلزم رعایت شرایط و مهلت های مقرر در مرحله تجدیدنظر است.

همچنین، حکم صادره در خصوص دعوای ورود ثالث، در صورتی که به همراه دعوای اصلی رسیدگی شده باشد، قابلیت تجدیدنظرخواهی دارد. در صورتی که دادگاه دعوای ثالث را از دعوای اصلی تفکیک کرده و جداگانه رسیدگی نماید، حکم صادره در خصوص دعوای ثالث نیز به صورت مستقل قابل تجدیدنظرخواهی خواهد بود.

پیچیدگی های ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر، به خصوص با توجه به ضرورت بررسی دقیق پرونده اصلی و آراء صادره، لزوم مشاوره با یک وکیل متخصص را بیش از پیش نمایان می سازد. یک وکیل مجرب می تواند با تحلیل صحیح وضعیت حقوقی، تنظیم دقیق دادخواست و پیگیری مناسب در دادگاه، شانس موفقیت وارد ثالث را به میزان قابل توجهی افزایش دهد.

نتیجه گیری

ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر، ابزاری مهم و کارآمد در نظام دادرسی حقوقی ایران است که به اشخاص ثالث امکان می دهد از حقوق خود در برابر احکام قضایی که ممکن است بر منافع آن ها تأثیرگذار باشد، دفاع کنند. این سازوکار، ضمن حفظ اصول عدالت و انصاف، به افزایش کارایی سیستم قضایی و جلوگیری از صدور آراء متناقض کمک شایانی می کند. تنظیم دقیق و مستدل دادخواست ورود ثالث، با رعایت کلیه شرایط شکلی و ماهوی مندرج در مواد ۱۳۰ تا ۱۳۴ قانون آیین دادرسی مدنی، نقشی کلیدی در موفقیت این دعوا ایفا می کند. آگاهی از زمان بندی صحیح، اثبات ذی نفعی و ارتباط با دعوای اصلی، و همچنین پیگیری مستمر مراحل دادرسی، از جمله عواملی هستند که باید مورد توجه جدی قرار گیرند.

با توجه به ظرایف و پیچیدگی های حقوقی دخیل در این فرآیند، بهره گیری از دانش و تجربه وکلای متخصص در زمینه آیین دادرسی مدنی، نه تنها می تواند راهگشا باشد، بلکه احتمال حفظ حقوق و منافع وارد ثالث را به طرز چشمگیری افزایش می دهد. این مقاله با ارائه راهنمایی جامع و نمونه دادخواست های کاربردی، تلاش کرده است تا گامی در جهت شفاف سازی و تسهیل این فرآیند مهم حقوقی بردارد.

برای دریافت مشاوره حقوقی تخصصی و تنظیم دادخواست متناسب با شرایط پرونده خود، توصیه می شود با وکلای مجرب و متخصص در این حوزه مشورت نمایید تا از تضییع حقوق خود جلوگیری کنید.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "نمونه دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر | فرم آماده" هستید؟ با کلیک بر روی قوانین حقوقی، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "نمونه دادخواست ورود ثالث در مرحله تجدیدنظر | فرم آماده"، کلیک کنید.