خلاصه کتاب جزایر ایرانی خلیج فارس | مسعود کوهستانی نژاد

خلاصه کتاب جزایر ایرانی خلیج فارس | مسعود کوهستانی نژاد

خلاصه کتاب جزایر ایرانی خلیج فارس ( نویسنده مسعود کوهستانی نژاد )

کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس» اثر مسعود کوهستانی نژاد، با کاوش در اسناد و گزارش های تاریخی، واقعه اعاده حاکمیت ایران بر جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی در بهمن و اسفند ۱۳۲۹ خورشیدی را آشکار می سازد و روایتی متفاوت از تاریخ حاکمیت ایران بر این جزایر ارائه می دهد.

اهمیت مطالعات تاریخی در روشن سازی ابهامات و بازنگری در روایت های رایج بر کسی پوشیده نیست. در میان انبوه آثار منتشرشده در حوزه تاریخ معاصر ایران، معدود کتاب هایی یافت می شوند که نه تنها به بازخوانی وقایع می پردازند، بلکه پرده از حقایق مغفول مانده و کمتر شناخته شده برمی دارند. کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس: نخستین اعاده حاکمیت ایران بر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی در سال ۱۳۲۹/۱۹۵۱» تألیف مسعود کوهستانی نژاد، از جمله این آثار است. این اثر نه فقط یک تاریخ نگاری صرف، بلکه پژوهشی عمیق و مستند است که بر پایه یافته های جدید، به بازتعریف یکی از مهم ترین وقایع سرزمینی ایران در خلیج فارس می پردازد. نگارنده با تکیه بر اسناد و گزارش های مطبوعاتی نیمه اول دهه ۱۳۳۰ خورشیدی، نشان می دهد که برخلاف تصور رایج مبنی بر اعاده حاکمیت ایران بر این جزایر در سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی)، دولت ایران در حدود دو دهه پیش از آن، یعنی در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، اقداماتی عملی و حاکمیتی را در این جزایر به انجام رسانده بود. این مقاله با هدف ارائه خلاصه ای جامع، تحلیلی و تخصصی از این کتاب ارزشمند، تلاش دارد خواننده را با ابعاد مختلف این پژوهش، استدلال های نویسنده و یافته های کلیدی آن آشنا سازد.

چرا این کتاب مهم است؟ نگاهی به پیشینه و انگیزه نویسنده

اهمیت کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس» از چندین منظر قابل بررسی است؛ نخست، اعتبار علمی و رویکرد پژوهشی نویسنده و سپس، یافته های نوینی که در تضاد با روایت های تاریخی پیشین قرار می گیرد و لزوم بازنگری در آن ها را گوشزد می کند.

مسعود کوهستانی نژاد کیست و تخصص او چیست؟

مسعود کوهستانی نژاد، پژوهشگر و نویسنده ای شناخته شده در حوزه تاریخ معاصر ایران است. تخصص او عمدتاً در بررسی اسناد و منابع دست اول تاریخی است که کمتر مورد توجه قرار گرفته اند. رویکرد کوهستانی نژاد همواره بر مبنای حقیقت جویی و نقد منابع موجود استوار بوده است. او با کنکاش در آرشیوهای مطبوعاتی و اسنادی، تلاش می کند خلأهای اطلاعاتی را پر کند و ابعاد پنهان وقایع را آشکار سازد. این رویکرد دقیق و مبتنی بر شواهد، به یافته های او اعتبار و مرجعیت می بخشد و کتاب حاضر نیز تجلی بارزی از این شیوه پژوهش است.

چگونگی کشف اسناد مربوط به سال ۱۳۲۹ شمسی و اهمیت آن

آنچه به انگیزه نگارش این کتاب منجر شد، کشف تصادفی گزارش هایی در مطبوعات سال های ۱۳۲۷ تا ۱۳۲۹ خورشیدی، به ویژه در روزنامه های «اطلاعات» و «کوشش»، بود. کوهستانی نژاد در حین پژوهش درباره مقوله نفت در آن سال ها، با اخباری کوتاه مواجه شد که از عزیمت مأموران ایرانی به جزایر تنب کوچک، تنب بزرگ و ابوموسی در روزهای ۸ تا ۱۲ بهمن ۱۳۲۹ (ژانویه ۱۹۵۱) حکایت داشت. این گزارش ها، اقدامات مأموران اعزامی شامل شناسایی ساکنان جزایر، صدور اوراق هویت برای آن ها و اعلام برنامه های عمرانی و اقتصادی از سوی سخنگوی وقت دولت را شرح می داد. این اطلاعات برای کوهستانی نژاد و سایر متخصصان تاریخ خلیج فارس بسیار غافلگیرکننده بود، زیرا اقدامات مذکور به وضوح نشان دهنده اعاده حاکمیت ایران بر این جزایر بود، در حالی که در تمامی آثار تاریخی موجود، اعاده مالکیت ایران به سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی) منسوب شده بود.

چالش های روایت های مرسوم تاریخی و لزوم بازنگری

یافته های کوهستانی نژاد مستقیماً روایت تاریخی غالب را به چالش می کشد. تا پیش از این کتاب، اتفاق نظر بر این بود که ایران در سال ۱۳۵۰، پس از خروج نیروهای بریتانیا از منطقه و تشکیل امارات متحده عربی، حاکمیت خود را بر این جزایر بازپس گرفته است. این روایت، واقعه ۱۳۲۹ را به کلی نادیده می گرفت و آن را از تاریخ نگاری رسمی حذف کرده بود. کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس» با ارائه اسناد و شواهد قاطع، نشان می دهد که واقعه ۱۳۵۰، نه نخستین بلکه دومین اقدام عملی ایران برای اعاده حاکمیت بوده است. این مسئله اهمیت زیادی در فهم سیر تحولات حاکمیتی ایران بر جزایر خلیج فارس و نیز در مطالعات بین المللی مرتبط با این منطقه دارد.

چرا واقعه ۱۳۲۹ مغفول مانده است؟

یکی از پرسش های اساسی که این کتاب طرح می کند، این است که چرا چنین واقعه مهمی در تاریخ معاصر ایران، به ویژه در مورد موضوع حساسی مانند جزایر سه گانه خلیج فارس، تا این حد مغفول و ناشناخته باقی مانده است. کوهستانی نژاد ضمن اشاره به اهمیت این کشف، به عوامل متعددی اشاره می کند که می توانند به این فراموشی دامن زده باشند. این عوامل می توانند شامل ملاحظات سیاسی آن دوره، عدم دسترسی کافی به اسناد، یا شاید تمرکز بیش از حد تاریخ نگاران بر رویدادهای بزرگ تر و شناخته شده تر باشند. کتاب به خواننده کمک می کند تا به این پرسش ها بیاندیشد و با نگاهی نقادانه به تاریخ، به بازنگری در برداشت های پیشین خود بپردازد.

کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس» با آشکارسازی واقعه سال ۱۳۲۹، روایت تاریخی غالب درباره اعاده حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابوموسی را به چالش می کشد و اهمیت بازنگری در منابع تاریخی را گوشزد می کند.

کاوشی در تاریخ حاکمیت ایران بر جزایر: خلاصه فصل به فصل کتاب

کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس» اثری جامع و تحلیلی است که صرفاً به واقعه ۱۳۲۹ بسنده نمی کند، بلکه ریشه های این واقعه را در تاریخ معاصر ایران و تحولات منطقه ای خلیج فارس دنبال می کند. این کتاب در هشت فصل اصلی و بخش ضمائم، به بررسی دقیق ابعاد مختلف حاکمیت ایران بر جزایر می پردازد.

پیش گفتار و مقدمه کتاب: نقطه شروع یک پژوهش تاریخی

در پیش گفتار و مقدمه، مسعود کوهستانی نژاد انگیزه و ضرورت نگارش کتاب را تشریح می کند. او از حس غافلگیری خود در مواجهه با گزارش های مربوط به اعاده حاکمیت ۱۳۲۹ و تعهد به پژوهش درباره این واقعه کمتر شناخته شده سخن می گوید. نویسنده توضیح می دهد که برای فهم ریشه ها و عوامل شکل گیری این رویداد، ناچار به بازگشت به اواخر قرن نوزدهم، یعنی زمانی که معادلات سیاسی در خلیج فارس در حال شکل گیری نهایی بود، شده است. این بخش، خواننده را با روش تحقیق نویسنده و عمق تاریخی پژوهش آشنا می سازد و اهمیت واقعه بهمن ۱۳۲۹ را به عنوان نقطه کانونی کتاب برجسته می کند.

فصل اول: بحران در خلیج فارس و آغاز شکل گیری معادلات (اواخر قرن نوزدهم)

این فصل به وضعیت سیاسی و ژئوپلیتیک خلیج فارس در آستانه قرن بیستم می پردازد. در این دوره، با ضعف تدریجی دولت قاجار در ایران، قدرت های استعماری، به ویژه بریتانیا، نفوذ خود را در منطقه خلیج فارس گسترش می دادند. نویسنده به تشریح رقابت های منطقه ای و بین المللی، تلاش های بریتانیا برای تثبیت موقعیت خود در مناطق مختلف خلیج فارس و پیامدهای این رقابت ها بر حاکمیت ایران بر جزایر می پردازد. این فصل بستری تاریخی را برای درک چالش های پیش روی ایران در حفظ تمامیت ارضی خود فراهم می کند.

فصل دوم: لشکرکشی لرد کرزن و توافقات سال ۱۹۰۴/۱۳۲۲ قمری

لرد کرزن، نایب السلطنه وقت هند بریتانیا، نقش مهمی در تاریخ خلیج فارس ایفا کرد. این فصل به جزئیات سفر معروف او به خلیج فارس در سال ۱۹۰۳ و پیامدهای آن، به ویژه در ارتباط با جزایر ایرانی، می پردازد. کوهستانی نژاد تحلیل می کند که چگونه حضور کرزن و تلاش های بریتانیا برای تحمیل توافقات و معاهدات مختلف، بر وضعیت جزایر ایرانی تأثیر گذاشت و زمینه را برای ادعاهای بعدی سایر کشورها یا تضعیف ادعاهای حاکمیتی ایران فراهم کرد. این فصل نشان می دهد که بریتانیا چگونه با استفاده از قدرت دریایی و دیپلماتیک خود، تلاش می کرد تا جای پای خود را در منطقه محکم کند و از نفوذ ایران بکاهد.

فصل سوم: وضعیت اتباع ایرانی و تداوم حضور در جزایر

یکی از استدلال های کلیدی در اثبات حاکمیت تاریخی ایران بر جزایر، حضور مداوم و طولانی مدت اتباع ایرانی در آن ها بوده است. این فصل به اهمیت جمعیت بومی ایرانی در جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی به عنوان سندی غیرقابل انکار برای حاکمیت ایران می پردازد. نویسنده با استناد به اسناد و گزارش ها، به هویت بخشی و سندنگاری ساکنان ایرانی این جزایر اشاره می کند و نشان می دهد که چگونه زندگی روزمره، روابط اقتصادی و فرهنگی مردم این جزایر با سرزمین اصلی ایران، مهر تأییدی بر تعلق آن ها به ایران بوده است. این بخش بر جنبه های انسانی و اجتماعی حاکمیت تأکید دارد.

فصل چهارم: جزایر ایران در بحران؛ چالش ها و تهدیدات

این فصل به دوره هایی می پردازد که حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه تحت فشارها و تهدیدات خارجی قرار گرفت. ضعف های داخلی ایران در مقاطع مختلف تاریخی، به ویژه در دوران قاجار و اوایل پهلوی، فرصت را برای قدرت های بیگانه و رقبای منطقه ای فراهم می کرد تا ادعاهایی بر این جزایر مطرح کنند یا به صورت غیرقانونی در آن ها حضور یابند. نویسنده به تحلیل این چالش ها، از جمله اقدامات بریتانیا برای ایجاد مناطق نفوذ و ادعاهای برخی شیوخ منطقه، می پردازد و نشان می دهد که چگونه ایران در مواجهه با این فشارها، گاه با دشواری هایی برای حفظ تمامیت ارضی خود روبرو بود.

فصل پنجم: اقدامات دولت ایران در حفظ و اعاده حاکمیت

با وجود چالش ها، دولت های مختلف ایران در طول تاریخ تلاش های مستمری برای حفظ و اعاده حاکمیت خود بر جزایر انجام داده اند. این فصل به بررسی این تلاش ها، از جمله اقدامات دیپلماتیک، مکاتبات رسمی، ارسال اعتراض نامه ها به مجامع بین المللی و حتی اعزام مأموران دولتی و نظامی به جزایر پیش از سال ۱۳۲۹ می پردازد. کوهستانی نژاد شواهد و اسناد این اقدامات را جمع آوری کرده و نشان می دهد که مسئله حاکمیت بر جزایر همواره در دستور کار سیاست خارجی ایران قرار داشته است و اقدامات ۱۳۲۹ بخشی از این تلاش های دیرینه بوده است.

فصل ششم: دولت رزم آرا و برنامه های توسعه اقتصادی بنادر و جزایر خلیج فارس

این فصل به دوره صدارت سپهبد حاجی علی رزم آرا (۱۳۲۹-۱۳۳۰) می پردازد و نقش او را در بسترسازی برای اقدام حاکمیتی سال ۱۳۲۹ تحلیل می کند. رزم آرا رویکردی توسعه محور به مناطق ساحلی و جزایر خلیج فارس داشت و برنامه هایی برای توسعه اقتصادی بنادر و جزایر تدوین کرده بود. نویسنده نشان می دهد که چگونه این برنامه های توسعه ای و توجه به حوزه های اقتصادی، زمینه را برای اقدامات عملی در جهت اعاده حاکمیت بر جزایر فراهم کرد. این بخش به پیوند میان سیاست های داخلی و خارجی در تصمیم گیری های مربوط به تمامیت ارضی اشاره دارد.

فصل هفتم: ایران و تحولات سیاسی خلیج فارس در سال ۱۳۲۹

فصل هفتم، شرایط منطقه ای و بین المللی در آستانه واقعه ۱۳۲۹ را به تصویر می کشد. در این سال ها، جهان پس از جنگ جهانی دوم در حال تحول بود و قدرت بریتانیا در منطقه رو به افول می گذاشت. همچنین، تحولات داخلی ایران، از جمله افزایش ناسیونالیسم و تلاش برای استقلال عمل بیشتر، بر تصمیمات دولتمردان تأثیر می گذاشت. کوهستانی نژاد تحلیل می کند که چگونه این زمینه های داخلی و بین المللی، به دولت وقت ایران جسارت و فرصت داد تا گامی مهم در جهت اعاده حاکمیت بر جزایر بردارد. این فصل، واقعه ۱۳۲۹ را در بستر گسترده تر تحولات سیاسی زمان خود قرار می دهد.

فصل هشتم: اعاده حاکمیت ایران بر جزایر سه گانه در بهمن و اسفند ۱۳۲۹

این فصل، هسته اصلی کتاب را تشکیل می دهد و به جزئیات واقعه اعاده حاکمیت در سال ۱۳۲۹ می پردازد. نویسنده با استناد به گزارش های مطبوعاتی و اسناد موجود، روند اعزام مأموران دولتی ایران به جزایر، شامل مأموران ثبت احوال، گمرک و نیروهای امنیتی را شرح می دهد. او به صدور اوراق هویت برای ساکنان جزایر، اجرای برنامه های عمرانی اولیه و اعلام حاکمیت بلامنازع ایران بر این جزایر اشاره می کند. بخش مهمی از این فصل به عکس العمل بریتانیا در قبال این اقدام ایران اختصاص دارد. بریتانیا که خود را قدرت مسلط در خلیج فارس می دید، با این اقدام ایران مخالفت کرد و تلاش هایی برای تضعیف آن انجام داد. با این حال، واکنش بریتانیا با اقداماتی که در سال ۱۳۵۰ انجام شد، تفاوت های اساسی داشت. نویسنده به تحلیل پیامدهای کوتاه مدت و بلندمدت این واقعه، از جمله تأثیر آن بر ادعاهای بعدی ایران و موضع گیری های بین المللی می پردازد و نشان می دهد که این رویداد، هرچند بعدها به فراموشی سپرده شد، اما در زمان خود اهمیت استراتژیک بالایی داشت.

کتاب حاضر، گامی مهم در بازنویسی تاریخ معاصر ایران است، زیرا بر پایه شواهد دست اول، زمان و چگونگی اعاده حاکمیت بر جزایر تنب و ابوموسی را تغییر می دهد.

نتیجه گیری نهایی کتاب: جمع بندی استدلال ها

در این بخش، مسعود کوهستانی نژاد به جمع بندی استدلال های خود می پردازد و بر اهمیت واقعه ۱۳۲۹ در تاریخ ایران تأکید می کند. او نشان می دهد که این رویداد، گواه بر حاکمیت بلامنازع و تاریخی ایران بر جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی است و نباید به فراموشی سپرده شود. نویسنده استدلال می کند که این اقدام زودهنگام ایران، ممکن است بر ادعاهای بعدی ایران در سال ۱۳۵۰ نیز تأثیرگذار بوده باشد و به تقویت موضع حقوقی ایران کمک کرده است. این نتیجه گیری، بر لزوم توجه بیشتر به جزئیات و ظرایف تاریخ برای فهم کامل حقایق تأکید می کند و تاریخ نگاران را به بازخوانی منابع و اسناد ترغیب می نماید.

ضمایم مهم کتاب: اسناد پشتیبان یک روایت تاریخی

یکی از نقاط قوت اساسی کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس»، بخش غنی ضمایم آن است. این ضمایم شامل مجموعه ای از اسناد دست اول، گزارش های مطبوعاتی، نامه ها، رساله ها و سفرنامه های تاریخی هستند که مؤید استدلال های نویسنده و شواهد ارائه شده در متن اصلی کتاب محسوب می شوند. از جمله این ضمایم می توان به «خلاصه ای از رساله ناقص خلیج عجم»، «رساله ملاحظات سیاسی در امور بنادر خلیج فارس»، «رساله مسئله خلیج فارس»، «شمه ای از سیاحت مدیر چهره نما» و «سفرنامه خبرنگار روزنامه ایران به بحرین» اشاره کرد. این اسناد، نه تنها اعتبار پژوهش کوهستانی نژاد را تقویت می کنند، بلکه خود به عنوان منابع ارزشمندی برای پژوهشگران آینده در حوزه تاریخ خلیج فارس عمل می کنند. وجود این ضمایم، این کتاب را به یک مرجع معتبر برای مطالعه و تحقیق درباره جزایر ایرانی خلیج فارس تبدیل کرده است و دسترسی به اطلاعاتی را فراهم می آورد که ممکن است در جای دیگری به سهولت در دسترس نباشند.

نقاط قوت و دستاوردهای اصلی کتاب جزایر ایرانی خلیج فارس

کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس» اثر مسعود کوهستانی نژاد، دارای نقاط قوت و دستاوردهای چشمگیری است که آن را از سایر آثار مشابه متمایز می کند:

  1. ارائه شواهد مستند برای واقعه ۱۳۲۹: مهم ترین دستاورد کتاب، کشف و ارائه شواهد قطعی و مستند (به ویژه گزارش های مطبوعاتی هم زمان) درباره اعاده حاکمیت ایران بر جزایر تنب و ابوموسی در سال ۱۳۲۹ خورشیدی است. این شواهد، تاریخ نگاری مرسوم را تصحیح کرده و بر اعتبار ادعای ایران می افزاید.
  2. به چالش کشیدن روایت های تاریخی رایج: این کتاب به صراحت روایت های پیشین را که تنها به رویداد سال ۱۳۵۰ (۱۹۷۱ میلادی) به عنوان اولین اعاده حاکمیت اشاره داشتند، زیر سؤال می برد. این چالش، پژوهشگران را به بازنگری در منابع و تفاسیر تاریخی دعوت می کند.
  3. کمک به درک عمیق تر از پیچیدگی های حاکمیت در خلیج فارس: با بررسی تاریخی دقیق، از اواخر قرن نوزدهم تا میانه قرن بیستم، کتاب به خواننده کمک می کند تا پیچیدگی های ژئوپلیتیکی، دیپلماتیک و داخلی مربوط به حاکمیت ایران بر جزایر خلیج فارس را درک کند. این رویداد در بستر وسیع تری از روابط منطقه ای و بین المللی تحلیل می شود.
  4. ارزش پژوهشی و مرجعیت کتاب: با تکیه بر اسناد دست اول و تحلیل های مستند، این کتاب به عنوان یک مرجع پژوهشی ارزشمند برای دانشجویان، پژوهشگران تاریخ، روابط بین الملل و مطالعات خلیج فارس مطرح می شود. ضمائم غنی کتاب، خود منبعی برای تحقیقات آتی هستند.
  5. پرداختن به جنبه های مغفول مانده تاریخ: این اثر، نشان می دهد که چگونه یک واقعه مهم تاریخی می تواند برای دهه ها مغفول بماند و اهمیت کشف و بازنمایی این وقایع پنهان را برجسته می کند.
  6. ترکیب تحلیل تاریخی و اقتصادی: با بررسی نقش دولت رزم آرا و برنامه های توسعه اقتصادی، کتاب نشان می دهد که چگونه سیاست های توسعه ای داخلی می توانند به اقدامات حاکمیتی و حفظ تمامیت ارضی کمک کنند.

این دستاوردها، کتاب کوهستانی نژاد را به اثری ضروری برای هر علاقه مند به تاریخ معاصر ایران و ژئوپلیتیک خلیج فارس تبدیل می کند.

جمع بندی: ضرورتی برای تاریخ پژوهی معاصر

کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس» اثر مسعود کوهستانی نژاد، بیش از یک مطالعه تاریخی صرف، یک افشاگری پژوهشی است که نگاه ما را به یکی از حساس ترین مسائل سرزمینی ایران، یعنی حاکمیت بر جزایر تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی، بازتعریف می کند. این اثر با پرده برداشتن از واقعه اعاده حاکمیت در سال ۱۳۲۹ خورشیدی، نه تنها به تصحیح یک اشتباه تاریخی رایج می پردازد، بلکه اهمیت پژوهش های عمیق و مبتنی بر اسناد را در کشف حقایق پنهان و تکمیل پازل تاریخ گوشزد می کند.

اهمیت این کتاب برای دانشجویان و پژوهشگران تاریخ، روابط بین الملل و علوم سیاسی، در ارائه روایتی مستند و جامع از سیر تحولات حاکمیتی ایران بر جزایر خلیج فارس، از اواخر قرن نوزدهم تا میانه قرن بیستم، نهفته است. برای علاقه مندان به تاریخ ایران، این کتاب فرصتی بی نظیر برای درک عمیق تر از چالش ها و تلاش های کشور در حفظ تمامیت ارضی خود فراهم می آورد. این اثر ثابت می کند که چگونه رویدادهای به ظاهر کوچک یا مغفول مانده، می توانند در مقیاس بزرگ تر تاریخی، معنایی تعیین کننده داشته باشند.

در نهایت، این مقاله خلاصه ای تحلیلی از کتاب «جزایر ایرانی خلیج فارس» ارائه داد و تلاش کرد تا به درک ارزش و اهمیت این اثر کمک کند. برای کسب درک جامع تر و بهره مندی از تمامی جزئیات و مستندات ارائه شده توسط نویسنده، مطالعه کامل این کتاب به تمامی علاقه مندان و متخصصان توصیه می شود. این کتاب یک ضرورت برای تاریخ پژوهی معاصر ایران است و باید جایگاه خود را در منابع اصلی مطالعات خلیج فارس بازیابد.

آیا شما به دنبال کسب اطلاعات بیشتر در مورد "خلاصه کتاب جزایر ایرانی خلیج فارس | مسعود کوهستانی نژاد" هستید؟ با کلیک بر روی کتاب، آیا به دنبال موضوعات مشابهی هستید؟ برای کشف محتواهای بیشتر، از منوی جستجو استفاده کنید. همچنین، ممکن است در این دسته بندی، سریال ها، فیلم ها، کتاب ها و مقالات مفیدی نیز برای شما قرار داشته باشند. بنابراین، همین حالا برای کشف دنیای جذاب و گسترده ی محتواهای مرتبط با "خلاصه کتاب جزایر ایرانی خلیج فارس | مسعود کوهستانی نژاد"، کلیک کنید.